کاندیداها

خاتمی
یه روز همه کاندیداها سعی می‌کردند ادای خاتمی را درآورند. یکی مثل خاتمی تیپ می‌زد، یکی مثل خاتمی حرف می‌زد، یکی مثل خاتمی با هنرمندان رفت و آمد می‌کرد و یکی هم مثل خاتمی اعلام کاندیداتوری می‌کرد. فقط یک نفر بود که هیچ کاری شبیه خاتمی نمی‌کرد. سراغ او رفتند و گفتند: آفرین به تو که ادای خاتمی را در نمی‌آوری
گفت: وقت من را نگیرید، دارم روی نظریه گفت‌وگوی تمدن‌هایم کار می‌کنم!

اصلاح‌طلب
یه روز یه کاندیدای اصولگرا خیلی ژست‌های اصلاح‌طلبانه می‌گرفت. ازش پرسیدند: شما اصلاح‌طلبید؟
گفت: ممنون چشماتون قشنگ می‌بینه!

دوست ناباب
یه روز از یه کاندیدایی که هیچ شانسی برای پیروزی نداشت پرسیدند: شما چرا کاندیدا شدید؟
گفت: دوست ناباب!

انگیزه
یه روز از یه کاندیدایی که هیچ چیزش به ریاست جمهوری نمی‌خورد، پرسیدند: انگیزه شما از حضور در انتخابات چی بود؟
گفت: من انگیزه‌ای نداشتم، بار خورد، ما هم اومدیم!

عدالت
یه روز از یه کاندیدای مدافع عدالت اقتصادی پرسیدند: نظرشما درباره زندانیان چیه؟
گفت: قول می‌دهم به صورت عادلانه بین همشون کمپوت توزیع کنم!

گریه
یه روز همه کاندیداهایی که در انتخابات شکست خورده بودند، عقب وانت سوار شدند که سر کار و زندگی‌شان بروند. یکی از آنها خیلی مظلومانه گریه می‌کرد. پرسیدند: حالا که چیزی نشده چرا اینقدر گریه می‌کنی؟
گفت: می‌خوام جلو بشینم!

آسفالت
یه روز یه کاندیدایی خیلی خاکی بود، شهرداری آسفالتش کرد!

تحریم
یه روز یه رأی‌دهنده وارد یک ستاد انتخاباتی شد و پرسید: شما به دموکراسی معتقدید؟ اعضای ستاد گفتند: نه بابا، دموکراسی کیلویی چند است؟
رأی‌دهنده گفت: همین شماها با این عقایدتون ما رو به این روز انداختید، من انتخابات رو تحریم می‌کنم.
فردا رأی‌دهنده وارد ستاد انتخاباتی بغلی شد و پرسید: شما به دموکراسی معتقدید؟ اعضای ستاد گفتند: بله، دموکراسی تاج سرماست.
رأی‌دهنده گفت: همین شماها با این شعارهای توخالی‌تون ما رو به این روز انداختید، من انتخابات رو تحریم می‌کنم.
پس فردا رأی‌دهنده وارد یک ستاد انتخاباتی دیگر شد و پرسید: شما به دموکراسی معتقدید؟ اعضای ستاد گفتند: تو به این کارها کارنداشته باش، بیا تحریمت را بکن، برو!

اعتیاد
یه روز یه کاندیدا خیلی درباره حقوق شهروندی و حقوق بشر سخنرانی می‌کرد و می‌گفت من عاشق رعایت حقوق مردم هستم، جیبش را گشتند و گاز اشک‌آور پیدا کردند. گفتند: پس این چیه؟
گفت: به خدا دارم ترک می‌کنم!

جمله
یه روز به یه کاندیدایی گفتند: حقوق بشر؟ آزادی بیان؟ آزادی مطبوعات؟
گفت: چی کارکنم؟ باهاشون جمله بسازم؟!

دیر به دیر
یه روز یه کاندیدایی گفت: این خیلی بده که رئیس‌جمهور فقط آذر به آذر با دانشجویان دیدار می‌کنه، خیلی دیر به دیره.
پرسیدند: شما چی‌کار می‌کنید؟
گفت: من فروردین به فروردین با‌ آنها دیدار می‌کنم!